آرامش در نماز

در یكی از جنگ‌ها كه پیامبر همراه لشكر بودند، در شبی كه پاسبانی لشكر اسلام بر عهده‌ی عباد بن بُشر و عمّار یاسر بود، نصف اول شب نصیبِ،‌عباد گردید و نصف دوم نصیب عمار، پس عمار خوابید و تنها بُشر بیدار بود و مشغول نماز گردید در آن حال یكی از كفار به قصد شبیخون زدن به لشكر اسلام برآمد به خیال اینكه پاسبانی نیست و همه خوابند از دور عباد را دید ایستاده و تشخیص نمی‌داد كه انسانست یا حیوان یا درخت برای اینكه از طرف او نیز مطمئن شود تیری به سویش انداخت تیر بر پیكر عباد نشست و او اَبداً اعتنایی نكرد، تیر دیگری به او زد و او را سخت مجروح و خونین نمود باز حركت نكرد تیر سوم زد پس نماز را كوتاه نمود و تمام كرد و عمار را بیدار نمود عمار دید سه تیر بر بدن عباد نشسته و او را غرق در خون كرده گفت: چرا در تیر اول مرا بیدار نكردی عباد گفت: مشغول خواندن سوره‌ی كهف در نماز بودم و میل نداشتم آن را ناتمام بگذارم و اگر نمی‌ترسیدم كه دشمن بر سرم برسد و صدمه‌ای به پیغمبر برساند و كوتاهی در این نگهبانی كه به من واگذار شده كرده باشم هرگز نماز را كوتاه نمی‌كردم اگر چه جانم را از دست می‌دادم.

 " . سفینه البحار، ج2، ص145."

چهل روز نماز - داستان هایی درباره نماز

توبه سردسته راهزنان - داستان هایی درباره نماز

داستان های آموزنده از امام رضا (ع)

آرامش در نماز - داستان هایی درباره نماز

نماز ,عباد ,تیر ,كه ,نمود ,بیدار ,و او ,تیر بر ,نماز را ,را كوتاه ,آرامش در

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

عربی برای همه ( آموزش مکالمه عربی ) namakstan1 lavendergl ronasiutarh مشق نویس آپشن خودرو | گندم کار اجناس فوق العاده اجناس فوق العاده WEBTOON MANHUA WORLD آشنايي با جديد ترين مطالب روز دنيا